آهاااااای
غریبه ای که
یه روزی صاحب تمام
عشق و نفس من میشی
تو رو به هر چی که می پرستی قسمت میدم
مواظب
عشق و نفس من
باش
آهاااااای
غریبه ای که
یه روزی صاحب تمام
عشق و نفس من میشی
تو رو به هر چی که می پرستی قسمت میدم
مواظب
عشق و نفس من
باش
سلام گرم سوزانم را نثار قلب پر مهرت می کنم.
این نامه را در پایان روزهای سرد و غم انگیز برایت می نویسم آسمان پر از ابرهای سیاه است و دلم سخت گرفته و دلم اسیر عشق توست.
تصور کن تو اکنون در مقابل من جان پیدا کرده و چون خواب در چشمانم می چرخی.
عزیزم شاید امروز یکی از بدترین روزهای زندگیم باشد چون برای اولین بار طمع تلخ یک عشق پر شکوه را چشیده ام.
تو تنها مردی بودی که توانسته بودی در قلب ویرانم آشیانه کنی مطمئن بودم که برایم جز تو مردی وجود ندارد ولی افسوس که خدای مهربان چنین نخواست.
ای قشنگم کاش بدانی که چقدر دوستت دارم و همه چيز را در کنار تو آرزو می کنم و بدون تو هیچ هیچم .
دیگر کسی نیست که مرحم زخم دلم باشد و به حرفهایم گوش دهد بدون اینکه حرفی بزند یا گله ای بکند هیچ کس مانند تو پیدا نخواهد شد که تا آخرین نفس دوستم بدارد و با قلبی عاشق بمیرد و در حالی که ضربان قلبش برای عزیزش و به یاد خاطره هایش می تپد بمیرد دیگر کسی جز تو نیست.
بعد از تو شاید زندگی وجود داشته باشد ولی بدون تو زندگی برای من مثل جهنم است.
وقتی که رفتم تازه تو می فهمی عاشقی چیه
می شناسی عشقمو می فهمی عاشقت کیه
عاقبت از قصه ی تو نقش غصه ها میشم
میرم و پیدا نمیشم مثل خدا تنها میشم
وقتی که من عاشق شدم با همه ی بود و نبودم تو خواب و بیداری هام نقش تو پیدا بود
چگونه فراموشت کنم که تو مرا از خرابه های به عطر سپید عشق هدایتم کردی و عاشقی بیقرار برای خود ساختی.
برای اشک های او شادی بی نهایت را ارزانی داشتی و با صداقت عاشقانه ات دلش را به درد آوردی.
چگونه فراموشت کنم تو را که سالها در خیالم سایه ات را می دیدم، تپش قلبت را حس می کردم و به جست و جوی یافتنت به درگاه پروردگار دعا می کردم که خدایا او را کی خواهم یافت.
چگونه فراموشت کنم تو را که همان زمان با وجودت همه را فراموش کرده ام، برای تمامی اسم ها بیگانه شده ام و همه خاطراتم مرده اند همانا دستم را به تو می دهم، قلبم و فکرم را به تو می دهم و بازوانم را به تو می بخشم و نگاهم از آن توست شانه هایم دیگر با من غریبه هستند و تمامی لحظه ها تو را می خواهند و برای عطر نفسهایت دلتنگی می کنند.
و چگونه فراموشت کنم که قلم سبزم را به تو هدیه کردم تا نوشته هايت با نوشته هایم همرنگ باشد.
نوشته هایم سبز را نمی شناختند بهتر بگویم با سبز هیچ رفاقتی نداشتند می خواهم دستت را به دستم بدهی و سرت را روی شانه هایم بگذاری و بگذار نفسهایت را در بین هم قسمت کنیم.
♥ تقدیم به امید زندگیم♥
سن سیز ای شوخ منیم خوش گذرانیم یوخدور
سن کی یوخسان ائله بیل جیسمده جانیم یوخدور
عشق پروانه سی یم ، غم اودونا تابئم وار
خسته بولبول کیمی هر لحظه فغانیم یوخدور
بو یامان گونده منیم تکجه اؤمیدیم سن سن
سن سیز هئچ بیر کسه عالمده گمانیم یوخدور
صبر و آرامیمی الدن ، غم هجرانین آلیب
بیرده غم چکمه گه جیسمیمده توانیم یوخدور
حاضیرام جانیمی عشقینده فدا ائیله مه یه
قسم او جانینا بیر ذره یالانیم یوخدور
واحیدم آتش حسرت ، بورویوب دور و بریم
یانیرام حالیمه بیر قلبی یانانیم یوخدور
دیندیر منی هر دم گؤزه لیم ، فورصت اولاندا
وصلین بیزه بیر آن ، نه اولار، قیسمت اولاندا؟
یوزلرجه جفا ائتسین ، اونودماز سنی کؤنلوم
فیکیریمده سن ای گول ، یئنه هر صحبت اولاندا
کؤنلوم نئجه سنسیز ، گؤزه لیم ناله سیز اولسون
بولبول دایانارمی گولونه حسرت اولاندا
قافله عشق
چکرم تصویرینی ، نقش خیالیمده بوگون
گورموشم یارین آدین قهوهٔ فالیمده بوگون
بادهٔ نابی توکوللر ، کی جهان رقصه گله
منده جانانی چکیم ، دام وصالیمده بوگون
چکدیم عشقین قلمینن ، سنی بیر حور و ملک
رسم ائدیم گوزلرینی ، نازلی غزالیمده بوگون
آیا بنزر ، سنین او نازلی جمالین بوگئجه
آی دا ، دامه چکیم ، تار خیالیمده بوگون
کروانیم کوچدی بوگون ، قانی سپیپ گوزلریمه
من چکیم خاطره سین ، غصه لی حالیمده بوگون
صبح جان ، اولدوزی سایدیم ، کی سحر وصل اولاجاق
گلمدین ، هجری چکیم ، حال ملالیمده بوگون
آیلاری ، ایللره ساتیم ، وصالین رنگی ایتیپ
«آشنا » نی ده چکیم ، حال زوالیمده بوگون
تو...
تمنای من
یار من
و
جان منی
پس بمان
تا که
نمانم به تمنای کسی
بگذار بوسه بوسه بمیرم برای تو
چون کودکی بهانه بگیرم برای تو
یا ابر شو ببار به لبهای تشنه ام
یا بر تنم که مثل کویرم برای تو
بگذار حس کنی چه کسی در درون توست
آری منم ، منی که ضمیرم برای تو
من یک عقاب بودم و کارم شکار بود
اما ببین چگونه اسیرم برای تو
دل گفت "دوست دارمت" و عقل گفت : نه
این حرف عقل را نپذیرم ، برای تو...
از دلتنگی چیزی شنیده ای؟
مثل این است که دستت را با کاغذ بریده باشی
زخمی نمی زند
خونی نمی ریزد
ولی می سوزاند عجیب
گل یانیما نازلی یار
قوی یاپیشیم الین دن
گؤزلرینی تیک گؤزومه
گول اوزومه درین دن
یارین بویون قوجاخلادیم
یار آغلادی من آغلادیم
یغیشدی گونشولار بوتون
جار آغلادی من آغلادیم
تعداد صفحات : 107