شبگردی می کنم اما صدای نفس هایت را
از پشتِ هیچ پنجره و دیواری نمی شنوم
آسوده بخواب نازنینم ، شهر در امن و امان است
تنها خانه ی من است که در این شهر در آتش می سوزد
شبگردی می کنم اما صدای نفس هایت را
از پشتِ هیچ پنجره و دیواری نمی شنوم
آسوده بخواب نازنینم ، شهر در امن و امان است
تنها خانه ی من است که در این شهر در آتش می سوزد